خوب: شما روزتان را با کتاب آغاز و با کتاب به پایان میرسانید و محور اصلی فعالیت شما حجم گستردهای از کتاب میباشد. از نگاه فرهیختگان واقعی و افرادی که معیارهای انسانی دارند،فرد محترمی به شمار میروید کما اینکه با این معیار دیگران نیز اینگونهاند. شما گنجینهای از دانش بیانتها هستید که گذشته، حال و فردا را در خود دارید. آغاز و پایان دانش را میشناسید و بر فراعلم که همان علم اطلاعات است اشراف دارید. حد آگاهی یعنی شناخت و شناخت یعنی بنمایه کتابدار. شما با افتخار یک کتابدار هستید.
بد: شما به خاطر شغلتان ستایش میشوید، چرا که با جامعه کتاب گریزی روبرو هستیم و شما چندان مشغلهای ندارید. در اجتماعات با عنوان شغلیتان شناخته نمیشوید حتی در یک شهر یا روستای کوچک؛ پس هیچ امتیاز اجتماعی هم برای شما وجود ندارد. حقوقتان آب باریکه است و مزایا اصلا نیست. خواستههای حرفهای از شما باری به هر جهت است و خواستههای شما از حرفه، بینتیجه. هیچ، سرانجام تمام دانشیست که در راه اعتلای فرهنگ به کار بستید و چه قَدر حریفیست بدفرهنگی. خسته اما امیدوار که شاید یک نفر از این درگاه دانش گذشته، حال و فردایش ساخته شود و این یعنی دانش نافع.
زشت: حسرت کسب و کار دیگران را دارید چرا که نه مقبول جامعه هستید و نه جیبتان پر. پس از رتق و فتق امور روزانه یا چرت میزنید یا تا پایان زمان مقرر به هرزگردی میپردازید. علم اطلاعات یعنی گوگل و تمام شناختتان از مجموعه بسته به سامان است. اینترنت یعنی همه چیز. شما هیچ ندارید؛ نه دانش، نه رضایت شخصی و نه وجهه اجتماعی و شما فقط یک کتاب دار هستید.