.......................ازاین که اکثر داوطلبای رشته ی مظلوم ما کارشناسان سایر رشته ها به خصوص زبان بودند.
این وضعیت چه چیزی را ثابت می کند؟جز اینکه کتابداری تنها به عنوان یک مدرک در دانشگاه های ما تدریس می شود و کاربرد دیگری ندارد؟
بارها نوشته ام که چرا رشته ی ما نیاید کاربردی باشد؟ چرا کتابداری رشته ای دانشجو سالار شده است؟ چرا اجازه میدهند هرکس با هرتخصص و انگیزه ای پای به این رشته بگذارد و اول از همه جلوه کتابداری را در اذهان خراب کند.اگر کتابداری تنها تمیزکردن و مرتب کردن کتابهاست ، اجازه بدید این کار را کسانی انجام دهند که ازاین کار لذت می برند و البته تخصص دارند.
رشته مون رو مسخره کردند چیزی نگفتیم؛ به ما بها ندادند و مارا کم اهمیت جلوه دادند چیزی نگفتیم؛ حالا که در مقابل این رفتارها سکوت کردیم بگذارید خودمان باشیم، وگرنه مجبوریم بازهم سکوت کنیم چون کاری دیگر از ما برنمی آید، چراکه مارا نشناختند.
فقط همین مونده به جای سهام عدالت به هریک از مردم عزیزمون یک مدرک کتابداری بدهند.
با این وضعیت ................."بخشی از مطلب 87/12/4"
فکر می کنم این جملات دیگه تکراری شدن و انقدر اینها رو شنیدیم که یه عادت شده برامون؛ وقتشه یه فکر اساسی راجع به این مسئله یعنی همون اوضاع کتابداری در ایران بشه؛ در واقع به نظر اینجانب اوضاع رشتمون داره وخیم می شه و بی احترامی ها به کتابداری و کتابداران داره شدت می گیره.
باید راهی برای بهبود این وضعیت پیدا کرد که البته رسیدن به این مهم جز با یک شور تخصصی امکان پذیر نیست. فکر می کنم اساتید ما تلاششون رو در این زمینه کردن ، حالا نوبت دانشجویان و فارغ التحصیلان این رشته که حرکتی کنند.
پیشنهاد اینجانب تشکیل یک انجمن با فعالیت های علمی کاربردیه که بشه از طریق اون سروسامونی به اوضاع این رشته داد.انجمنی تحت نام انجمن کتابداران جوان که واقعا به فکر پیشرفت کتابداری در ایران باشه.
منتظر اظهار نظر دوستان هستم.
