دیدگاهی نو بر کتابداری

دیدگاهی نو بر کتابداری

جواد صیافی کارشناس ارشد کتابداری

بایگانی

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتابداری» ثبت شده است

 

کتابداری تلخ و کتابدار خسته است؛
به اندازه سکوت سنگین کتابخانه؛ دعوای اعضا در سالن مطالعه؛
به قدر نبرد دو نوجوان در مناطق کم برخوردار بر سر مجلات آشپزی؛
کلنجار فرد برخوردار برای تخفیف مبلغ ناچیز؛
به اندازه کتاب سالم رفته و برگه برگه برگشته؛
به تعداد کتاب های ناموزون هنر و رمان های عامه پسند؛ قفسه های درهم و خاک گرفته؛
به تعداد محتوای تولید شده عامه ناپسند در فضای مجازی و داد و ستد لایک میان فقط، همکاران؛
به تعداد اعضای جعلی و امانت‌های خیالی و برنامه‌های پوشالی؛
و به طول سال‌ها ماندن، تنها برای پاسخ به حتی یک سوال تا تمام تلخی ها پایان یابد؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۰۰ ، ۱۱:۴۰
جواد صیافی

 

خوب: شما روزتان را با کتاب آغاز و با کتاب به پایان می‌رسانید و محور اصلی فعالیت شما حجم گسترده‌ای از کتاب می‌باشد. از نگاه فرهیختگان واقعی و افرادی که معیارهای انسانی دارند،فرد محترمی به شمار می‌روید کما اینکه با این معیار دیگران نیز اینگونه‌اند. شما گنجینه‌ای از دانش بی‌انتها هستید که گذشته، حال و فردا را در خود دارید. آغاز و پایان دانش را می‌شناسید و بر فراعلم که همان علم اطلاعات است اشراف دارید. حد آگاهی یعنی شناخت و شناخت یعنی بنمایه کتابدار. شما با افتخار یک کتابدار هستید.
بد: شما به خاطر شغل‌تان ستایش می‌شوید، چرا که با جامعه کتاب گریزی روبرو هستیم و شما چندان مشغله‌ای ندارید. در اجتماعات با عنوان شغلی‌تان شناخته نمی‌شوید حتی در یک شهر یا روستای کوچک؛ پس هیچ امتیاز اجتماعی هم برای شما وجود ندارد. حقوق‌تان آب باریکه است و مزایا اصلا نیست. خواسته‌های حرفه‌ای از شما باری به هر جهت است و خواسته‌های شما از حرفه، بی‌نتیجه. هیچ، سرانجام تمام دانشی‌ست که در راه اعتلای فرهنگ به کار بستید و چه قَدر حریفی‌ست بد‌فرهنگی. خسته اما امیدوار که شاید یک نفر از این درگاه دانش گذشته، حال و فردایش ساخته شود و این یعنی دانش نافع.
زشت: حسرت کسب و کار دیگران را دارید چرا که نه مقبول جامعه هستید و نه جیبتان پر. پس از رتق و فتق امور روزانه یا چرت می‌زنید یا تا پایان زمان مقرر به هرزگردی می‌پردازید. علم اطلاعات یعنی گوگل و تمام شناخت‌تان از  مجموعه بسته به سامان است. اینترنت یعنی همه چیز. شما هیچ ندارید؛ نه دانش، نه رضایت شخصی و نه وجهه اجتماعی و شما فقط یک کتاب دار هستید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۹ ، ۰۲:۲۹
جواد صیافی

اکنون دیگر با وجود فضای خوش رنگ و لعاب مجازی، کتاب خواندن و علاقه‌مند شدن به کتاب در زمره دشوارترین فعالیت‌ها می‌باشد.
آیا جذابیت کتاب کمتر از فضای مجازی‌ست؟
آیا واقعا فرصت مطالعه نداریم یا علاقه به آن؟
بسیاری از ما قادر هستیم تا زمان از دست رفتن کامل بینایی هرزگردی را ادامه دهیم، در مقابل هنگام مطالعه، به میانه‌های مقدمه ناشر که می‌رسیم وزنه‌ای چند کیلویی بر پلک‌هایمان حس می‌کنیم. 
۱. بدون شک فضای مجازی به دلیل تنوع‌، دسترسی آسان، اطلاعات اجمالی و امکان دسترسی سریع به عناوین مورد علاقه جذابیت فراوانی دارد و قطعا زمانی که پای علاقه شخصی به میان باشد، قادر هستیم شبانه‌روز را سی‌وشش ساعته کنیم؛ در حالیکه در بیشتر مواقع نه تنها دریافتی مفیدی از این فضا نداریم، که شاید به تخریب اندک داشته‌هایمان هم بینجامد.

شهاب حسینی

۲ .اصولا ما به این دلیل که نیازهای اطلاعاتی‌مان را در همان فضای مجازی رفع می‌کنیم و خواندن رمان، داستان، شعر و به طور کلی آثار ادبی را بیهوده می‌دانیم نیازی به مطالعه حس نمی‌کنیم. در صورتیکه درصد بالایی از اطلاعات موجود در اینترنت فاقد ارزش اطلاعاتی و کاربردی می‌باشند. در مورد آثار ادبی هم اگر کاملا بی‌هدف مطالعه کنیم باز هم خالی از لطف نخواهد بود و قطعا چیزهایی هرچند کوچک خواهد داشت که بیاموزیم.
 ۳. مطالعه صرفا خواندن کتاب به شکل سنتی، آن هم کتاب‌هایی که همه می‌پسندند نیست. امروزه به راحتی می‌توانید در تلفن همراه خود به اندازه یک کتابخانه عمومی بزرگ ولی شخصی‌سازی شده، کتاب صوتی و الکترونیک همراه داشته باشید. بدون شک کتاب صوتی همان کارکرد کتاب چاپی را دارد با جذابیت‌های منحصر به فرد، البته به شرط استفاده صحیح.
۴. مطالعه صرفا خواندن کتاب نیست. لازم است قبل از هر چیز علائق خود را بشناسید. در این صورت روزنامه، مجله، مطالب اینترنتی و ... هم به شرط تایید صحت اطلاعات، می‌تواند مفید باشد. 
مهم این است که در زمینه مورد علاقه خود اطلاعات کافی و وافی داشته باشیم و از اظهار نظر در سایر موضوعات جدا خودداری کنیم و یادمان باشد شنونده بودن می‌تواند بسیار آموزنده و البته لذتبخش باشد.
پ.ن. ۱. کتاب صوتی را جدی بگیرید؛ جذابیت و همراه بودن آن فوق‌العاده‌ست.
پ.ن.۲. تنها نتیجه هرزگردی این جمله است: "امروزم گذشت".
پ.ن.۳. ارتباط معکوس تصویر و متن در جذابیت آن‌ها می‌باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۹ ، ۱۰:۵۱
جواد صیافی

به اینکه وضعیت علاقه‌مندی به رشته و شغل کتابداری در کشورهای توسعه یافته در چه شرایطی قرار دارد و اصلا جزو مشاغل مورد علاقه آنها محسوب می‌شود یا نه، کاری نداریم ولی آنچه در جامعه ما به وضوح قابل مشاهده است، گرایش اغلب دانش‌آموزان به رشته های اسم و رسم‌دار پزشکی و مهندسی بوده که آمار و ارقام ورودی دانشگاه ها نیز موید این مطلب می‌باشد؛ در این شرایط اگر تنها رشته‌های مهندسی را در نظر بگیریم و سایر رشته‌ها را حذف کنیم، باز هم جایگاه کتابداری در بین محبوب‌ترین رشته‌ها، حتی دو رقمی هم نخواهد بود؛
اما روی دیگر ماجرا محبوبیت کتابداری در بین خود کتابداران و دانشجویان کتابداری است که متاسفانه به قدری کاهش یافته که اگر ذره‌ای علاقه و امید به این رشته داشته باشید دچار یاس فلسفی خواهید شد؛ پس این محبوبیت حتی در بین دانش آموخته‌ها و شاغلین هم یافت نمی‌شود؛
حال اگر بخواهیم بسیار کوتاه و کلی دلیلی بر این مشکل بیان کنیم (قطعا سخن از مشکلات نیاز به مقاله ای چند ده صفحه ای دارد) وظایف و حیطه فعالیت کتابداران، و اهداف دانشجویان کتابداری که در حال حاضر کاملا نادرست، تعریف و یا برداشت شده ابتدایی‌ترین خشت‌های دیوار کج کتابداری در ایران می‌باشند که جامعه را هم به اشتباه انداخته است و باید پیش از رسیدن به ثریا اقدام به مرمت آن نمود.
باید این واقعیت را بپذیریم که در نبود کتابداران کوچکترین خللی در روند فعالیت کتابخانه‌ها به وجود نخواهد آمد و آنچه ما از آن با عنوان تخصص یاد می‌کنیم، توسط مراجعین با کمترین آموزش میسر خواهد شد و قطعا ما نگهبانان کتاب خوبی هستیم.
پ.ن.۱. هرکسی میتونه کتاب داشته باشه ولی نمیتونه کتابدار باشه حتی اگه مدرک تحصیلی و شغلش کتابداری باشه؛
پ.ن.۲. میزان محبوبیت و شناخت جامعه از شغل کتابداری رو می‌توان به راحتی با پرس و جو از اطرافیان درک کرد؛
پ.ن.۳. بدون شک کتابخانه‌ها زیر مجموعه سازمان فنی و حرفه‌ای نیستند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۹ ، ۰۱:۵۰
جواد صیافی

farhangpl

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۸ ، ۱۸:۳۵
جواد صیافی

"اگر بخواهند خانه به خانه بروند، از نزدیک ترین خانه تا دورترین آن ها، اولین خانه مال دختری است که عینک دودی دارد، دومی مال پیرمردی که چشم بند سیاه دارد، بعد خانه دکتر و زنش و آخر سر خانه مردی که اول کور شد."

شخصیت های این رمان اسم ندارند و بر اساس مشخصه ای که از ابتدای ورودشان به داستان به خود می گیرند شناخته می شوند ولی شیوه بیان به حدی ساده و جذاب است که نه دچار سردرگمی می شوید و نه از خط داستان فاصله می گیرید و ارتباطتان با آن قطع می شود.

کوری، برنده جایزه نوبل 1998 در سال 1995 توسط ژوزه ساراماگوی پرتغالی نوشته شده و از همه گیر شدن نوعی نابینایی می گوید که مبتلایان برخلاف معمول که دیده به سیاهی مطلق کشیده می شود، با سفیدی مطلق روبرو هستند. ساراماگو در به تصویر کشیدن یک حادثه ناگهانی و ناشناخته و وقایع پس از آن که با احساس ترس، استرس و حتی گاهی امنیت و از خودگذشتگی همراه است بسیار موفق عمل کرده. شما از ابتدایی ترین صفحات رمان همراه داستان مرموز آن می شوید که به زودی حس نگرانی در شما پدیدار می شود. البته خواننده نقش مهمی در شکل گیری این ارتباط دارد. در تایید این سخن بهتر است به فیلم کوری که در سال 2008 بر اساس همین رمان ساخته شده اشاره کنیم. به طور کلی در میان آثار اقتباسی سینما تعداد کمی از آن ها موفقیت کتابشان را به دست آورده اند. در مورد کوری به نظر این اتفاق بسیار محسوس است به خصوص در شرایطی که ابتدا کتاب را خوانده و بعد به تماشای فیلم بنشینید. مشکل آن است که شما هنگام مطالعه رمان انتخاب بازیگر، لوکیشن، جلوه های ویژه و هرآنچه برای تولید یک اثر سینمایی لازم است طبق سلیقه خود انجام می دهید و به همین دلیل داستان کاملا با سلیقه و آنچه در تفکرات شماست ساخته می شود و زمانی که همان روایت را از نگاه شخص دیگری هرچند حرفه ای می بینید به مذاقتان خوش نمی آید، مگر آنکه با آن شخص اشتراکات ذهنی بسیاری داشته باشید. از همین رو اگر در کارگردانی ذهنی کوری قدری سلیقه به خرج دهید، قطع به یقین تا مدت ها شما را درگیر خواهد نمود. اثر تحسین شده ژوزه ساراماگو یک رمان اجتماعی با پس زمینه های سیاسی است که جای خالی تعقل را در جوامع امروزی نمایان می سازد. و پایانی ساده تر از آنچه انتظار دارید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۸ ، ۱۲:۵۴
جواد صیافی

نهاد کتابخانه های عمومی که یکی از معدود دستگاه های فرهنگی ارائه دهنده خدمات به عموم جامعه می باشد که در تصمیم گیری، سیاست گذاری، برنامه ریزی و بودجه بندی پایین ترین حد اختیارات را در بین سازمان ها و نهادهای فرهنگی عمومی و غیر عمومی دارد. آنچه از خط مشی عملی نهاد و تعریف کتابخانه های عمومی متصور می شود، فعالیت بر اساس خواست و نیاز عموم و ارائه خدمات به تمام اقشار جامعه می باشد که تنها بر روی برگه ای توسط قانون گذاران نوشته شده است.

اثبات این سخن چندان دشوار نیست. هفته کتاب بهترین زمان برای شناخت جایگاه نهاد کتابخانه های عمومی در ساز و کار فرهنگی کشور و اقبال عموم نسبت به آن است که البته در مورد دوم باید از استقبال طرفداران مکتب "رایگانیسم" صرف نظر کنیم. به عنوان نمونه در برنامه ای که کتابخانه ملی برای هفته کتاب با همکاری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه های عمومی در نظر گرفته، نهاد در الویت سوم همکاری می باشد و این در حالیست که طبق قانون تمام کتابخانه هایی که خدمات عمومی (عنوان عمومی) دارند باید تحت مدیریت (نظر) نهاد باشند.

چقدر ناامید کننده است که از نظر مالی و تامین منابع و امکانات هیچ ردیف بودجه ای برای نهاد در نظر گرفته نشده، در حالی که تصمیم گیری در مورد صرف منابع مالی، تهیه منابع و امکانات و ساخت و سازهای نهاد خارج از مجموعه و توسط افراد اشتباهی صورت می گیرد. قطعا در این وضعیت گل و بلبل، انتظار نمی رود کتابدارانی که  بود و نبودشان در کتابخانه توجیهی ندارد (واقعیتی است از وظایف و عملکرد کنونی کتابداران ) نقشی در تصمیم گیری ها یا حداقل تهیه منابع داشته باشند ولی حداقل در مورد مدیران نهاد انتظار بیشتری می رود. چه بسا همین عدم دخالت یا شاید هم عدم دانش کتابداری در برخی تصمیم گیرنده های مجموعه سبب مهجور ماندن نهاد کتابخانه های عمومی شده باشد. آنچه در ابتدایی ترین آموزه های علم کتابداری وجود دارد، تامین منابع و خدمات رسانی باید براساس جامعه مخاطب و جامعه هدف صورت پذیرد که این امر به جز دخالت کتابداران که شناخت کافی از جامعه کتابخانه دارند میسر نمی باشد.

به نظر مجموعه نهاد از اعتماد به نفس پایینی برخوردار است به همین جهت در شرایطی که کتابخانه های عمومی می توانند به پشتوانه حمایت عمومی جایگاه به مراتب بالاتری در جامعه داشته باشند با عملکرد ضعیف و تصمیم گیری های نادرست، تا حد سالن مطالعه تنزل یافته اند به شکلی که رسانه های پربازدید و مهم کشور در هفته کتاب (در خوشبنانه ترین حالت) اگر یادی از کتاب و کتابخوانی و کتابدار  نمایند، یا نامی از کتابخانه های عمومی برده نمی شود یا بعد از سازمان هایی آورده می شود که عمومی بودن در وجودشان نیست.

حتما عوامل و ریشه های این مشکل را ابتدا در قانون گذاران نامرتبط و بعد متولیان فرهنگ بی اطلاع باید جستجو کرد (اشکالات بسیاری در قوانین تاسیس و مدیریت نهاد وجود دارد) اما نباید ضعف مجموعه کتابخانه های عمومی و حتی کتابداران را فراموش کرد.چرا که خود مجموعه برای موجودیت و خط مشی قانونی خود احترام و اهمیت کافی را قائل نیست.

ای کاش عزیزانمون به جای تاکید روی برگزاری برخی برنامه های بی نتیجه و سطح پایین فرهنگی و افزایش کاذب اعضا و منابع، ابتدا روی دانش افزایی کتابداران و سپس استفاده از شناخت آنها از جامعه تاکید داشتند.

تنها خاصیت هفته کتاب، کتابخوانی و کتابدار هویدا شدن مشکلات عدیده ولی قابل حل کتاب، کتابخوانی، کتابداران و کتابخانه ها می باشد.

پ.ن. رایگانیسم : دوستداران هرچه مجانی است.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۸ ، ۱۲:۴۳
جواد صیافی

خدمات تحویل مدرک از جمله مفاهیمی است که در جامعه علمی - و حتی بعضا برای دست اندرکاران کتابداری و اطلاع رسانی- , مصادیق و جنبه های مختلف آن آنگونه که باید مورد تحلیل قرار نگرفته و روشن نیست. برخی هنوز تفاوت تحویل مدرک و تأمین مدرک را به خوبی نمی دانند و این دو را یکی می دانند به عنوان مثال طرح تحویل مدرک برای کتابخانه های دانشگاهی ایران با نام "طرح تأمین مدرک" تدوین شده است که گویای این مطلب است که تهیه کنندگان طرح تحویل و تأمین را مترادف دانسته اند. "حال آنکه تأمین مدرک در حوزه فراهم آوری و مجموعه سازی است و تحویل مدرک در حوزه خدمات اشاعه اطلاعات قرار می گیرد" (عصاره و حیدری, ۱۳۸۳). همچنین هنوز به این پرسش که آیا خدمات تحویل مدرک بخشی از امانت بین کتابخانه ای و اشتراک منابع است یا بالعکس پاسخی روشن داده نشده است. برخی تحویل مدرک را جزئی از امانت بین کتابخانه ای می دانند(نشاط, ۱۳۷۹). برخی نیز معتقدند در خدمات تحویل مدرک بازستانی مدرک ارائه شده مد نظر نیست اما در امانت بین کتابخانه ای و نظام های اشتراک منابع, مدرک برای مدت معینی در اختیار یک فرد یا سازمان قرار می گیرد و پس از اتمام مدت زمان باید بازگردانده شود(عصاره و حیدری, ۱۳۸۳).

این ابهام و نبود اجماع در تعاریف خدمات تحویل مدرک تا حدودی در منابع کتابداری و اطلاع رسانی نیز تا اندازه ای مشهود است.

واژه نامه علوم کتابداری و اطلاع رسانی در مقابل عبارت Document Delivery از "تحویل مدرک /سند" استفاده نموده است (اسدی گرکانی و اباذری, ۱۳۸۰). واژگان کتابداری ابوالفضل هاشمی نیز Document Delivery را معادل تحویل سند دانسته است (هاشمی, ۱۳۷۹). این در حالیست که در دانشنامه کتابداری و اطلاع رسانی مدخلی تحت عنوان تحویل مدرک یا Document Delivery وجود ندارد (سلطانی و راستین, ۱۳۷۹). فرهنگ فشرده کتابداری و اطلاع رسانی, فراهم کردن متن کامل مدرک از طریق سفارش الکترونیکی را تحویل مدرک دانسته است (کنین, ۱۳۷۸), حال آنکه به نظر می رسد تحویل الکترونیکی یکی از شیوه های تحویل مدرک است که نسبت به تحویل مدرک رابطه اخص دارد. در دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی نیز هیچ مطلبی در باره تحویل مدرک وجود ندارد.

برخی تحویل مدرک را فعالیتی دانسته اند که به ارائه مدرک یا اطلاعات به کاربر می شود, در حالی که تأمین مدرک را بخشی از فرآیند تحویل مدرک دانسته اندکه به منظور تهیه اطلاعات انجام می شود(منتظر,۱۳۸۱).

واژه نامه پیوسته ODLIS   تحویل مدرک را تهیه مدارک اعم از منتشر شده یا منتشر نشده بر اساس هزینه ای مشخص می داند. پائو تحویل مدرک را نوعی اشاعه اطلاعات دانسته است که هدف نهایی ارائه مدارک ارزشمند است (پائو, ۱۳۸۰). مارکینکو تحویل مدرک را انتقال تصویری از اصل مدرک به کاربر نهایی دانسته است (مارکینکو, ۱۹۹۷); هر چند که اعتقاد دارد که این تنها تعریفی ساده از خدمات تحویل مدرک است و فرآیند تحویل مدرک بسیار پیچیده تر از آن است که در تعاریف می آید. از نظر سوزان وارد تحویل مدرک عبارت است از تهیه مقالات چاپ شده یا ارائه شده در کنفرانس ها و گزارشهای مورد نیاز کتابخانه در صورتی که در کتابخانه موجود نباشند (وارد, ۱۹۹۷). این در حالی است که مالکولم اسمیت در مقاله خود تحویل مدرک و تأمین مدرک را در کنار هم آورده و مترادف دانسته است (اسمیت, ۱۹۹۶). منیرخلیل نیز در نگاهی کلی و عام معتقد است تحویل مدرک عبارت است از هر گونه تلاش کتابخانه که منجر خواهد شد تا اطلاعات به دست کاربر برسد (خلیل, ۱۹۹۳).

با نگاهی به این تعاریف می توان خدمات تحویل مدرک را اینگونه توصیف نمود:

 تهیه و برقراری امکان دسترسی به مدرک اعم از منتشر شده یا منتشر نشده، در شکل چاپی یا غیر چاپی, بنابر درخواست در قبال دریافت وجه یا مفاد یک قرار داد برای یک فرد یا سازمان.

منبع: www.aftabir.com

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۸ ، ۱۰:۳۳
جواد صیافی

آورده اند سه مرد حجاب کرده و از معبری پر آمد و شد عبور می کردندی. یک بازرگان و یکی ملک زاده ای ستبر، یکی پاسبان کتاب. قرار همی نهادند که کدامینشان شهره ی شهر است و نزد عوام نامورتر.
بازرگان حجاب از رخ برکشید و ناگاه خلق به سمتش روانه شد و شکوهیدندش؛ تبسمی بر لب گزارد و بر خودستایی آغازیدن نمودندی.
از این سپس، ملک زاده آهنگ برکشیدن حجاب کرد؛ پرده تمام از میان نرفته بود که جماعت بر وی رهسپار شدند و چندی خویش انداز ستاندند و مجیزش گفتند. ملک زاده بنا به معمول، زبان به یاوه جنباند و لب ها به غنچه گرد کرد و خویش انداز گرانمایه اش به دیدگان خلق نمایاند.
سال ها برفت و خویش اندازها غنچه ها آفریدند و اشارات چشمی روانه نمودند و مجالی بهر نمایش پاسبان کتاب نماند و حجاب بر رخش همواره گردید.
گرچه نیافتیم حجاب بر رخ پاسبان بودست همی یا درک خلق را پرده پوشانیدست.


دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد.

علم چندان که بیشتر خوانی

                                  چون عمل در تو نیست نادانی

نه محقق بود نه دانشمند

                            چارپایی برو کتابی چند

آن تهی مغز را چه علم و خبر

                                 که بر او هیزم است یا دفتر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۳۲
جواد صیافی

گردشگران می دانند همیشه مسیرهای بسیاری برای رسیدن به مقصد وجود دارد ولی مسیر بهتر همیشه کوتاهترین مسیر نیست؛ برای انتخاب مسیر مناسب باید امنیت، ترافیک، سرعت، طول مسیر و البته جاذبه های آن را در نظر گرفت.

شباهت بسیاری بین سفر و پیشرفت وجود دارد. همانطور که مجموعه وسایل سفر، انتخاب مقصد، انتخاب مسیر، زمان بندی و برنامه ریزی و کیلومتر کیلومتر پیمودن راه تشکیل دهنده یک سفر خوب است، برای پیشرفت هم باید ابتدا هدف را تعیین نموده و سپس بهترین راه را برای رسیدن به آن انتخاب کرده و با برنامه ریزی و مدیریت مناسب و فراهم آوری زیرساخت های مورد نیاز، قدم به قدم طبق برنامه ریزی حرکت کنیم.

شما برای رسیدن به مقصد گردشگری هیچگاه نمی توانید تا کیلومتر 10 را پیموده، از کیلومتر 10 تا 30 را در نظر نگیرید و از کیلومتر 30 به بعد ادامه دهید ولی متاسفانه با وجود اینکه در رسیدن به اهداف علمی، فرهنگی، اقتصادی و ... قانونا و عرفا نمی توانیم یکی در میان قدم برداریم ولی عموما این اتفاق می افتد. دقیقا آنچه در اجرای افق 1404 شاهد هستیم.

زمانیکه در هر زمینه ای نقطه ای را تعیین و زمانی را برای رسیدن به آن نقطه مشخص می کنیم، باید مناسب با هدف تعیین شده و رعایت اصول قدم به قدم حرکت کنیم تا به آن برسیم. آمارسازی برای رسیدن به نقطه هدف 1404 همان اتفاق ناشدنی است که ما به خوبی از پس آن برآمدیم. به طور مثال در سند چشم انداز، تعداد کتابخانه های عمومی و اعضای فعال تا سال 1404 مشخص شده و باید به آن برسیم. این اتفاق بسیار هم عالیست اما چون عقلای دست اندرکار خسته بودند و نتوانستند به چگونه رسیدن هم فکر کنند و با ساختار کنونی امکان اصولی و واقعی افزایش عضو و کتابخانه را نداریم، راهی جز آمارسازی باقی نمی ماند.

واضح است که برای افزایش تعداد کتابخانه ها، بودجه بسیاری نیاز است ولی به دلیل اینکه اصولا بودجه فرهنگی کشور بیشتر صرف سازمان ها، نهادها و اشخاص به ظاهر فرهنگی می شود، مقدار ناچیزی برای نهاد کتابخانه های عمومی باقی می ماند که نتیجه آن افزایش تعداد کتابخانه ها با ساختمان هایی مشابه انبار فروشگاه های زنجیره ای می باشد.

برای افزایش عضو فعال هم جدا از اینکه ساختمان کتابخانه باید جذابیت داشته باشد منابع نیز باید کاربردی و متناسب با نیاز مراجعه کنندگان تهیه شود که به نظر توقع بی جایی است. هرچند از حق نگذریم جناب مختارپور امکان انتخاب کتاب را برای کتابداران فراهم نمودند ولی باز هم این انتخاب آزاد نیست و باید از میان تعداد بسیار کمی کتاب مشخص شده منابع مورد نیاز را تهیه کرد و تنها مزیت آن افزایش کتاب در رده های مورد نیاز است نه کتاب های مورد تقاضا. با این شرایط ثبت نام گروهی دانش آموزان، ثبت نام رایگان با مناسبت های مختلف و در شرایط گوناگون، تمدید عضویت غیر حضوری و بدون اطلاع عضو و حتی جمع آوری اطلاعات گروهی افراد (کارمندان، دانش آموزان و ...) وثبت نام بر اساس آن بدون اطلاع آن افراد، راه های بالا بردن آمار عضویت در کتابخانه های عمومی می باشد.

با این اوصاف تا سال 1404 نه تنها پیشرفتی نخواهیم داشت بلکه در مسیری حرکت می کنیم که نزدیک شدن به آن سال دلهره آورخواهدبود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۷ ، ۰۹:۰۷
جواد صیافی