دیدگاهی نو بر کتابداری

دیدگاهی نو بر کتابداری

جواد صیافی کارشناس ارشد کتابداری

بایگانی

۳ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

farhangpl

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۸ ، ۱۸:۳۵
جواد صیافی

"اگر بخواهند خانه به خانه بروند، از نزدیک ترین خانه تا دورترین آن ها، اولین خانه مال دختری است که عینک دودی دارد، دومی مال پیرمردی که چشم بند سیاه دارد، بعد خانه دکتر و زنش و آخر سر خانه مردی که اول کور شد."

شخصیت های این رمان اسم ندارند و بر اساس مشخصه ای که از ابتدای ورودشان به داستان به خود می گیرند شناخته می شوند ولی شیوه بیان به حدی ساده و جذاب است که نه دچار سردرگمی می شوید و نه از خط داستان فاصله می گیرید و ارتباطتان با آن قطع می شود.

کوری، برنده جایزه نوبل 1998 در سال 1995 توسط ژوزه ساراماگوی پرتغالی نوشته شده و از همه گیر شدن نوعی نابینایی می گوید که مبتلایان برخلاف معمول که دیده به سیاهی مطلق کشیده می شود، با سفیدی مطلق روبرو هستند. ساراماگو در به تصویر کشیدن یک حادثه ناگهانی و ناشناخته و وقایع پس از آن که با احساس ترس، استرس و حتی گاهی امنیت و از خودگذشتگی همراه است بسیار موفق عمل کرده. شما از ابتدایی ترین صفحات رمان همراه داستان مرموز آن می شوید که به زودی حس نگرانی در شما پدیدار می شود. البته خواننده نقش مهمی در شکل گیری این ارتباط دارد. در تایید این سخن بهتر است به فیلم کوری که در سال 2008 بر اساس همین رمان ساخته شده اشاره کنیم. به طور کلی در میان آثار اقتباسی سینما تعداد کمی از آن ها موفقیت کتابشان را به دست آورده اند. در مورد کوری به نظر این اتفاق بسیار محسوس است به خصوص در شرایطی که ابتدا کتاب را خوانده و بعد به تماشای فیلم بنشینید. مشکل آن است که شما هنگام مطالعه رمان انتخاب بازیگر، لوکیشن، جلوه های ویژه و هرآنچه برای تولید یک اثر سینمایی لازم است طبق سلیقه خود انجام می دهید و به همین دلیل داستان کاملا با سلیقه و آنچه در تفکرات شماست ساخته می شود و زمانی که همان روایت را از نگاه شخص دیگری هرچند حرفه ای می بینید به مذاقتان خوش نمی آید، مگر آنکه با آن شخص اشتراکات ذهنی بسیاری داشته باشید. از همین رو اگر در کارگردانی ذهنی کوری قدری سلیقه به خرج دهید، قطع به یقین تا مدت ها شما را درگیر خواهد نمود. اثر تحسین شده ژوزه ساراماگو یک رمان اجتماعی با پس زمینه های سیاسی است که جای خالی تعقل را در جوامع امروزی نمایان می سازد. و پایانی ساده تر از آنچه انتظار دارید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۸ ، ۱۲:۵۴
جواد صیافی

در ولایتی گل و بلبل، استر فروشانی کیسه دریده گرد آمده، خلق را بازیچه و خود را تطمیع نمودند. بر ترکمن و تازی رخصت حضور ندادند و خود را بر وجود هر ستور منحصر دانستند. کور و کر و چلاق عرضه داشته و از شدت التفات به ریش خلق خنده ها کرده و فزونی شمار اموات وقایع بر گردن دیگری نهادند. آزمندان بر منع ینگه دنیا تمسک جسته خلق را از ابزارگان مترقی محروم نموده و امکان وصول خود به آن رها نمودند. هرچه استر معیوب تر، بهای آن بیشتر و دوستدار آن افزون تر...

"وای بر خلق"

پیرامون همین عهد انتری ناگهان با کسی از آزمندان مواجه شد و پرسشی در باب چگونگی اسلوب شرکایش نمود.

ای انکه خون ما طعامت

استخر فراخ در حیاطت

چِسان که مارا علیل باشد

تو را تا ابد سلیم باشد

ناکس دستی بر چهره کشید و گفت:

آنچه هست بر تو فزون باشد همی

بَ بَ بَ و بَ و بَ و بَ بَ بَ بلی

ندانی از چند و چون جنگ کمی

بَ بَ بَ و بَ و بَ و بَ بَ بَ بلی

حکما ژن خوب نیست هر آدمی

تو که انتری و بَ بَ و بَ و بَ و بلی

"وای بر آزمندان..."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۸ ، ۱۳:۱۹
جواد صیافی