دیدگاهی نو بر کتابداری

دیدگاهی نو بر کتابداری

جواد صیافی کارشناس ارشد کتابداری

بایگانی

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیدگاهی نو بر کتابداری» ثبت شده است

خدمات تحویل مدرک از جمله مفاهیمی است که در جامعه علمی - و حتی بعضا برای دست اندرکاران کتابداری و اطلاع رسانی- , مصادیق و جنبه های مختلف آن آنگونه که باید مورد تحلیل قرار نگرفته و روشن نیست. برخی هنوز تفاوت تحویل مدرک و تأمین مدرک را به خوبی نمی دانند و این دو را یکی می دانند به عنوان مثال طرح تحویل مدرک برای کتابخانه های دانشگاهی ایران با نام "طرح تأمین مدرک" تدوین شده است که گویای این مطلب است که تهیه کنندگان طرح تحویل و تأمین را مترادف دانسته اند. "حال آنکه تأمین مدرک در حوزه فراهم آوری و مجموعه سازی است و تحویل مدرک در حوزه خدمات اشاعه اطلاعات قرار می گیرد" (عصاره و حیدری, ۱۳۸۳). همچنین هنوز به این پرسش که آیا خدمات تحویل مدرک بخشی از امانت بین کتابخانه ای و اشتراک منابع است یا بالعکس پاسخی روشن داده نشده است. برخی تحویل مدرک را جزئی از امانت بین کتابخانه ای می دانند(نشاط, ۱۳۷۹). برخی نیز معتقدند در خدمات تحویل مدرک بازستانی مدرک ارائه شده مد نظر نیست اما در امانت بین کتابخانه ای و نظام های اشتراک منابع, مدرک برای مدت معینی در اختیار یک فرد یا سازمان قرار می گیرد و پس از اتمام مدت زمان باید بازگردانده شود(عصاره و حیدری, ۱۳۸۳).

این ابهام و نبود اجماع در تعاریف خدمات تحویل مدرک تا حدودی در منابع کتابداری و اطلاع رسانی نیز تا اندازه ای مشهود است.

واژه نامه علوم کتابداری و اطلاع رسانی در مقابل عبارت Document Delivery از "تحویل مدرک /سند" استفاده نموده است (اسدی گرکانی و اباذری, ۱۳۸۰). واژگان کتابداری ابوالفضل هاشمی نیز Document Delivery را معادل تحویل سند دانسته است (هاشمی, ۱۳۷۹). این در حالیست که در دانشنامه کتابداری و اطلاع رسانی مدخلی تحت عنوان تحویل مدرک یا Document Delivery وجود ندارد (سلطانی و راستین, ۱۳۷۹). فرهنگ فشرده کتابداری و اطلاع رسانی, فراهم کردن متن کامل مدرک از طریق سفارش الکترونیکی را تحویل مدرک دانسته است (کنین, ۱۳۷۸), حال آنکه به نظر می رسد تحویل الکترونیکی یکی از شیوه های تحویل مدرک است که نسبت به تحویل مدرک رابطه اخص دارد. در دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی نیز هیچ مطلبی در باره تحویل مدرک وجود ندارد.

برخی تحویل مدرک را فعالیتی دانسته اند که به ارائه مدرک یا اطلاعات به کاربر می شود, در حالی که تأمین مدرک را بخشی از فرآیند تحویل مدرک دانسته اندکه به منظور تهیه اطلاعات انجام می شود(منتظر,۱۳۸۱).

واژه نامه پیوسته ODLIS   تحویل مدرک را تهیه مدارک اعم از منتشر شده یا منتشر نشده بر اساس هزینه ای مشخص می داند. پائو تحویل مدرک را نوعی اشاعه اطلاعات دانسته است که هدف نهایی ارائه مدارک ارزشمند است (پائو, ۱۳۸۰). مارکینکو تحویل مدرک را انتقال تصویری از اصل مدرک به کاربر نهایی دانسته است (مارکینکو, ۱۹۹۷); هر چند که اعتقاد دارد که این تنها تعریفی ساده از خدمات تحویل مدرک است و فرآیند تحویل مدرک بسیار پیچیده تر از آن است که در تعاریف می آید. از نظر سوزان وارد تحویل مدرک عبارت است از تهیه مقالات چاپ شده یا ارائه شده در کنفرانس ها و گزارشهای مورد نیاز کتابخانه در صورتی که در کتابخانه موجود نباشند (وارد, ۱۹۹۷). این در حالی است که مالکولم اسمیت در مقاله خود تحویل مدرک و تأمین مدرک را در کنار هم آورده و مترادف دانسته است (اسمیت, ۱۹۹۶). منیرخلیل نیز در نگاهی کلی و عام معتقد است تحویل مدرک عبارت است از هر گونه تلاش کتابخانه که منجر خواهد شد تا اطلاعات به دست کاربر برسد (خلیل, ۱۹۹۳).

با نگاهی به این تعاریف می توان خدمات تحویل مدرک را اینگونه توصیف نمود:

 تهیه و برقراری امکان دسترسی به مدرک اعم از منتشر شده یا منتشر نشده، در شکل چاپی یا غیر چاپی, بنابر درخواست در قبال دریافت وجه یا مفاد یک قرار داد برای یک فرد یا سازمان.

منبع: www.aftabir.com

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۸ ، ۱۰:۳۳
جواد صیافی

آورده اند سه مرد حجاب کرده و از معبری پر آمد و شد عبور می کردندی. یک بازرگان و یکی ملک زاده ای ستبر، یکی پاسبان کتاب. قرار همی نهادند که کدامینشان شهره ی شهر است و نزد عوام نامورتر.
بازرگان حجاب از رخ برکشید و ناگاه خلق به سمتش روانه شد و شکوهیدندش؛ تبسمی بر لب گزارد و بر خودستایی آغازیدن نمودندی.
از این سپس، ملک زاده آهنگ برکشیدن حجاب کرد؛ پرده تمام از میان نرفته بود که جماعت بر وی رهسپار شدند و چندی خویش انداز ستاندند و مجیزش گفتند. ملک زاده بنا به معمول، زبان به یاوه جنباند و لب ها به غنچه گرد کرد و خویش انداز گرانمایه اش به دیدگان خلق نمایاند.
سال ها برفت و خویش اندازها غنچه ها آفریدند و اشارات چشمی روانه نمودند و مجالی بهر نمایش پاسبان کتاب نماند و حجاب بر رخش همواره گردید.
گرچه نیافتیم حجاب بر رخ پاسبان بودست همی یا درک خلق را پرده پوشانیدست.


دو کس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد.

علم چندان که بیشتر خوانی

                                  چون عمل در تو نیست نادانی

نه محقق بود نه دانشمند

                            چارپایی برو کتابی چند

آن تهی مغز را چه علم و خبر

                                 که بر او هیزم است یا دفتر


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۸:۳۲
جواد صیافی

همه ما مسائل پنهانی داریم که احتمالا از آن آگاه نیستیم و ممکن است هیچگاه به صورت علنی به آن پی نبریم و برای همیشه مسکوت در پساپرده ذهن (ناخودآگاه) ما باقی بمانند.آنچه در ناخودگاه ما می گذرد، در واقع آینه تمام نمای وجود ماست، به این شرط که قدرت و البته شجاعت نمایان کردن آن را داشته باشیم.

این نوشتار به هیچ عنوان یک بحث تخصصی روانشناسی نیست (اصلا هم تخصصی در این زمینه ندارم) و فقط مقدمه ای ست برای نتیجه گیری مرتبط با قالب موضوعی این صفحه؛


در پشت پرده ذهن ما، مسائلی وجود دارد که آنقدر پنهان و دور هستند که تنها با روش های روانشناسانه امکان بروز و پی بردن به آنها وجود دارد و احتمالا علت ترس ها، هیجانات، بدخلقی ها، تنش ها و بسیاری از رفتارهای روزمره مان همین مسائل پنهان می باشد. در مقابل مسائلی هم هستند که خواسته و ارادی در پشت پرده قرار می گیرند و هیچگاه علاقه ای به ظهور آن ها نداریم و برخلاف مورد اول، اینها نه با راههای پیچیده، بلکه با کمی تمرکز، واقع بینی و صداقت قابل رونمایی می باشند.

بسیاری از رفتارهای اشتباه اجتماعی و فردی که به بهانه عادت، نه فهمی (توهین نیست، منظور ندانستن است)، کج فهمی (اشتباه متوجه شدن) و کم فهمی (ندانستن ناخواسته) از هریک از ما سر می زند، دلیلی جز فوبیای پذیرفتن کمبودهای فرهنگی، فکری و اطلاعاتی ندارد. نادانی (ندانستن)، خطرناکترین موردی است که هر انسانی می تواند به صورت ارادی آن را در ظاهر پنهان کند؛ تظاهر به دانستن،ابتدا مقاومت ذهن را در مقابل اطلاعات جدید و به کارگیری روش های مطالعاتی اصولی افزایش می دهد تا به اطلاعات سطحی و دم دستی اکتفا کند سپس به تدریج که اطلاعات دان (محل ذخیره اطلاعات) با کاهش شدید اطلاعات و دانش مواجه شد، قدرت تحلیل منطقی را از دست می دهد و این فرایند به مرگ شعور بشر خواهد انجامید.

آن کس که بداند و بداند که بداند        اسب خرد از گنبد گردون بجهاند

آن کس که بداند و نداند که بداند         آگاه نمایید که بس خفته نماند

     آن کس که نداند و بداند که نداند        لنگان خرک خویش به منزل برساند

آن کس که نداند و نداند که نداند           در جهل مرکب ابدالدهر بماند

تندی کلام شاید تلنگری باشد برای صادقانه فکر کردن به آنچه در چنته فکری مان داریم. سعی کنیم حداقل با خومان صادق باشیم و از سکوت (خودداری از اظهارنظرهای بی جا و مداوم) نترسیم.

 

پ.ن. وجه اشتراک تصویر و متن تنها در عنوان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۷ ، ۰۸:۴۳
جواد صیافی

زمان هفته کتاب را همه می دانند. روز ثبت نام رایگان در کتابخانه های عمومی هم که از اذهان پاک نمی شود. اما در این یک هفته که به نام کتاب و کتابخوانی نامگذاری شده، جای خالی کتابداران شدیدا احساس می شود. در واقع آنها فقط در ظاهر وجود دارند، درست مانند چرخ دنده های یک ساعت دیواری؛ کسی به اینکه این ساعت چطور ثانیه به ثانیه پیش می رود توجه نمی کند و تنها زمان دقیق اهمیت دارد.
وارد بحث عملکرد کتابداران نمی شویم؛ (پیشتر در مورد اینکه کتابداران ما واقعا کتابدارند یا کتاب دارند، بسیار بحث شده.)

به قول معروف همیشه شعبان، یک بار هم رمضان؛ اینبار نگاه انسانی را جایگزین نگاه حرفه ای کنیم. در این که سرانه مطالعه درکشور ما پایین است، اینکه از نظر فرهنگی بسیار عقب تر از حتی آنچه تصور می کنیم هستیم یا اینک کتاب ابزاری شده برای ژست های روشن فکری و گرفتن عکس یادگاری برای فضای مجازی و از این دست ایرادات، شکی نیست. صد البته که کتابداران هم باید خود را مسئول بدانند و احتمالا می دانند. اما آیا بهتر نیست این نگاه حرفه ای ، حداقل در هفته کتاب تبدیل به نگاه انسانی شود؟ کتابداران در هفته کتاب و کتابخوانی مظلوم ترین قشر جامعه می باشند. به غیر از مراسم بی روح و ابتدایی که توسط نهاد کتابخانه ها گرفته می شود، کتابداران جایی در این ایام که در واقع مرتبط ترین افراد به آن هستند، ندارند. آیا شدنی است در روز معلم، تنها به بحث آموزش و مدارس پرداخت و از معلمان یاد نکرد؟ فراموش نکنیم کتابدار همان کتاب و کتابخوانی است؛ خنده دار است، در هفته کتاب، فراموش کردن قشری که تمام سال با کتاب و کتابخوانان سر و کار دارند.

و در آخر... شاید بهتر باشد کتابداران هم مانند سایر اصناف، متوقع تر باشند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۹۷ ، ۱۰:۲۸
جواد صیافی

گردشگران می دانند همیشه مسیرهای بسیاری برای رسیدن به مقصد وجود دارد ولی مسیر بهتر همیشه کوتاهترین مسیر نیست؛ برای انتخاب مسیر مناسب باید امنیت، ترافیک، سرعت، طول مسیر و البته جاذبه های آن را در نظر گرفت.

شباهت بسیاری بین سفر و پیشرفت وجود دارد. همانطور که مجموعه وسایل سفر، انتخاب مقصد، انتخاب مسیر، زمان بندی و برنامه ریزی و کیلومتر کیلومتر پیمودن راه تشکیل دهنده یک سفر خوب است، برای پیشرفت هم باید ابتدا هدف را تعیین نموده و سپس بهترین راه را برای رسیدن به آن انتخاب کرده و با برنامه ریزی و مدیریت مناسب و فراهم آوری زیرساخت های مورد نیاز، قدم به قدم طبق برنامه ریزی حرکت کنیم.

شما برای رسیدن به مقصد گردشگری هیچگاه نمی توانید تا کیلومتر 10 را پیموده، از کیلومتر 10 تا 30 را در نظر نگیرید و از کیلومتر 30 به بعد ادامه دهید ولی متاسفانه با وجود اینکه در رسیدن به اهداف علمی، فرهنگی، اقتصادی و ... قانونا و عرفا نمی توانیم یکی در میان قدم برداریم ولی عموما این اتفاق می افتد. دقیقا آنچه در اجرای افق 1404 شاهد هستیم.

زمانیکه در هر زمینه ای نقطه ای را تعیین و زمانی را برای رسیدن به آن نقطه مشخص می کنیم، باید مناسب با هدف تعیین شده و رعایت اصول قدم به قدم حرکت کنیم تا به آن برسیم. آمارسازی برای رسیدن به نقطه هدف 1404 همان اتفاق ناشدنی است که ما به خوبی از پس آن برآمدیم. به طور مثال در سند چشم انداز، تعداد کتابخانه های عمومی و اعضای فعال تا سال 1404 مشخص شده و باید به آن برسیم. این اتفاق بسیار هم عالیست اما چون عقلای دست اندرکار خسته بودند و نتوانستند به چگونه رسیدن هم فکر کنند و با ساختار کنونی امکان اصولی و واقعی افزایش عضو و کتابخانه را نداریم، راهی جز آمارسازی باقی نمی ماند.

واضح است که برای افزایش تعداد کتابخانه ها، بودجه بسیاری نیاز است ولی به دلیل اینکه اصولا بودجه فرهنگی کشور بیشتر صرف سازمان ها، نهادها و اشخاص به ظاهر فرهنگی می شود، مقدار ناچیزی برای نهاد کتابخانه های عمومی باقی می ماند که نتیجه آن افزایش تعداد کتابخانه ها با ساختمان هایی مشابه انبار فروشگاه های زنجیره ای می باشد.

برای افزایش عضو فعال هم جدا از اینکه ساختمان کتابخانه باید جذابیت داشته باشد منابع نیز باید کاربردی و متناسب با نیاز مراجعه کنندگان تهیه شود که به نظر توقع بی جایی است. هرچند از حق نگذریم جناب مختارپور امکان انتخاب کتاب را برای کتابداران فراهم نمودند ولی باز هم این انتخاب آزاد نیست و باید از میان تعداد بسیار کمی کتاب مشخص شده منابع مورد نیاز را تهیه کرد و تنها مزیت آن افزایش کتاب در رده های مورد نیاز است نه کتاب های مورد تقاضا. با این شرایط ثبت نام گروهی دانش آموزان، ثبت نام رایگان با مناسبت های مختلف و در شرایط گوناگون، تمدید عضویت غیر حضوری و بدون اطلاع عضو و حتی جمع آوری اطلاعات گروهی افراد (کارمندان، دانش آموزان و ...) وثبت نام بر اساس آن بدون اطلاع آن افراد، راه های بالا بردن آمار عضویت در کتابخانه های عمومی می باشد.

با این اوصاف تا سال 1404 نه تنها پیشرفتی نخواهیم داشت بلکه در مسیری حرکت می کنیم که نزدیک شدن به آن سال دلهره آورخواهدبود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۹۷ ، ۰۹:۰۷
جواد صیافی

 به گزارش ایرنا، در حال حاضر دو میلیون و 808 هزار معتاد در کشور بسر می برند، و به گزارش نهاد کتابخانه های عمومی کشور، اعضای فعال کتابخانه های عمومی، یک میلیون و هشتصدو هشتاد هزار نفر می باشند. نکته اینجاست که از تعداد مصرف کنندگان مواد مخدر  آمار دقیقی وجود ندارد و بدون شک مصرف کنندگان عزیزی هم هستند که در خفا و بدون ریا مصرف می کنند؛ اما آمار اعضای کتابخانه های عمومی به لطف وجود نرم افزار سراسری و آنلاین، دقیق و صحیح می باشد. البته برخلاف آمار معتادین محترم که رقم واقعی به نظر بیش از آمار اعلام شده است، تعداد اعضای کتابخانه های عمومی که واقعا فعال باشند و از کتابخانه استفاده کنند، بسیار کمتر از آمار موجود است؛ برای اثبات این سخن کافیست سابقه کارکرد اعضای رایگان که در روز کتاب و کتابخوانی ثبت نام نموده اند را بررسی کنیم که از 24 آبان یکسال تا 24 آبان سال بعد حتی برای دریافت کارت عضویت هم مراجعه نمی کنند و جالب تر اینکه مشاهده شده اصلا روح عضو جدید از عضویت در کتابخانه خبر ندارد.

خط مشی دوستان ناباب و متصدیان فرهنگ در جذب افراد متفاوت است و آمارها نشان از موفقیت بی چون و چرای ساقی ها دارد. یک دلیل آن اینست که مشوقان مصرف علاقه ای به آمارسازی ندارند و در واقع کیفیت را بر کمیت ترجیح می دهند ولی در بحث فرهنگ همیشه کمیت بر کیفیت ارجح بوده و آمارسازی به یکی از وظایف متولیان فرهنگ تبدیل شده.

دلیل دیگر تفاوت قیمت کتاب و مواد مخدر است. طبق گزارش تابناک، گزارش‌های میدانی نشان می‌دهد که قیمت هر گرم شیشه در بازار 60 هزار تومان است و تریاک گرمی 4 هزار تومان، حشیش 3 هزار تومان و هروئین نیز 3 هزار تومان به فروش می‌رسد. در مورد کتاب اما، برای خرید یک رمان عاشقانه ایرانی باید مبلغی در حدود سی هزار تومان هزینه کنید که اصلا به صرفه نیست. البته هزینه عضویت در کتابخانه های عمومی مبلغی بین پانصد تومان تا هفت هزار تومان برای مدت یکسال با قابلیت استفاده در تمام کتابخانه های عمومی کشور می باشد که مبلغ بسیار ناچیزیست ولی به دلیل منابع محدود و نه چندان پرطرفدار توانایی جذب مخاطب را ندارد.

بدین ترتیب گرایش جوانان و نوجوانان به هرچه غیر از کتاب (در بدترین حالت مواد مخدر) تعجب آور نیست؛ کار از ابراز تاسف گذشته؛ باید گریه کرد به حال وضع موجود؛ امیدی به مسئولین نیست، خودمان مراقب خوبی های جامعه باشیم اگر همچنان چیزی از آن باقی مانده باشد.

پ.ن.1. البته این آمار مربوط به اواخر سال 94 می باشد ولی این توضیح تابناک هم خواندنیست: "این اعداد نشان می‌دهد که متاسفانه تورم هم موجب افزایش قیمت مخدرها نشده و قاچاقچیان و حامیان آنها تحت هر شرایطی قیمت مواد مخدر را پایین نگه می‌دارند تا جوانان به سهولت بتوانند این مواد را تهیه کنند".

  پ.ن.2. تلاش عمده فروشان، خرده فروشان و ساقی هایی که در سرما و گرما همیشه در دسترس هستند و با وجود تمام تحریم ها و سنگ اندازی ها، نه تنها شاهد افزایش قیمت نبودیم بلکه در برخی مواد مصرفی کاهش قیمت هم داشتیم قابل ستایش است. مسئولین که این تلاش ها را نادیده گرفتند، امیدواریم اجرشان را آن دنیا کامل دریافت کنند. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۲۹
جواد صیافی

بدون تعارف مردم ما از کتاب و کتابخانه بیزارند؛ برای اثبات آن همین دلیل کافی که هزینه عضویت در کتابخانه های عمومی به صورت سراسری که امکان استفاده از کتابخانه های عمومی کل کشور را فراهم می کنه، بین 2500 تا 6500 تومان به مدت یکسال است؛ یعنی با پرداخت مبلغ ناچیزی و عضویت در یک کتابخانه، حتی اگر ضعف منابع موجود را هم در نظر بگیریم و در بدترین حالت 30 در صد منابع را مناسب بدانیم، باز هم  به مجموعه عظیمی از کتاب، مجله و مواد دیداری و شنیداری دسترسی خواهیم داشت؛با این وجود اعضای کتابخانه های عمومی با در نظر گرفتن افرادی که تنها از سالن مطالعه استفاده میکنند همچنان رقم پایینی است؛

                        


این بدان معنی ست که کتاب در دسترس است، قیمت آن مناسب است، وقت هم داریم (که اگه نداشتیم در فضای مجازی به روز نبودیم)؛ پس چی نداریم که انقدر کتاب گریز و بد فرهنگ شدیم؛ ما بی فرهنگ نشدیم، بد فرهنگ شدیم؛ کج سلیقگی و افراط و تفریط ضربه مهلکی به فرهنگ ما زده؛ فیلم های بدمون فروش میلیاردی میکنن بعد تز روشنفکری بر میداریم که فیلم فقط فیلم خارجی؛ موسیقی اصیل و هنری ایرانی رو به انزوا میکشیم؛ سینما نمیریم و فیلم کپی شده میبینیم بعد از فرهنگ بالای خارج نشینان میگیم؛

کتاب نمیخونیم و هر مطلب زردی که در فضای مجازی میبینیم به ذهن میسپاریم و با افتخار منتشر میکنیم؛ سواد اطلاعاتی نه داریم نه میدونیم چیه؛ اینجاست که باید گفت "چقدر بدیم ما"

 پ.ن.1. آماری که از اعضای کتابخانه ها و سرانه مطالعه در کشور ارائه می شود رقم واقعی نیست و بدون شک واقعیت بسیار شرم آورتر از وضعیت است که رسانه ای می شود؛

پ.ن.2. یا مسئولین فرهنگی کشور در جریان نیستند یا ، در جریان نیستند؛

پ.ن.3. خوب حرف زدن هنر نیست، خوب عمل کنیم؛ به قول امیر جعفری یکم غرمون زیاد شده؛

پ.ن.4. ایرانیها یعنی هرکسی که در محدوده جغرافیایی کشور ایران زندگی میکنه؛ یعنی خود ما؛ یعنی هر وقت من درست رفتار کردم و برای بهبود جامعه تلاش کردم، میتونم ایراد بگیرم؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۶ ، ۱۲:۰۷
جواد صیافی


به کانال کتابخانه و فرهنگ بپیوندید : farhangpl@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۳۹
جواد صیافی



کسب اطلاعات بیشتر در سایت نهاد کتابخانه های عمومی کشور  www.iranpl.ir

و کانال تلگرام کتابخانه و فرهنگ https://t.me/farhangpl

farhangpl@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۳:۳۴
جواد صیافی

طبق گزارش موسسه ارزشیابی کریر کست آمریکا که بر اساس استرس کار، درآمد، امنیت شغلی و سختی کار تهیه شده، کتابداری (مدیر کتابخانه) جزو ده شغل برتر دنیا می باشد. بر اساس این گزارش مسولیت کتابخانه و کتابدار شدن شغلی مناسب برای افرادی است که خواهان حرفه ای با کمترین میزان استرس هستند. محیط کار کتابخانه خود یکی از فاکتورهای مهم حس آرامش  و استرس کم کاری است.
کتابدار ها به یک مدرک مربوط به حوزه کتابداری نیاز دارند و پس از آن می توانند در حوزه های مختلف از کتابخانه های عمومی گرفته تا محیط های آکادمیک و خاص مشغول فعالیت شوند. شغل کتابداری امنیت نسبتا بالای دارد زیرا رقابت آن چنانی در بازار کار آن وجود ندارد و به نوعی مختص افراد آرام و صلح جو است.

پ.ن. ابتدا باید دید اون مواردی که در تحسین کتابداری آمده تا چه اندازه در مورد کتابداری در ایران هم صادق است. از مهمترین جمله فوق شروع می کنیم که "کتابدار ها به یک مدرک مربوط به حوزه کتابداری نیاز دارند"؛ داشتن مدرک کتابداری چندان اهمیتی در کشور ما نداره و اصولا کتابداری جزو تحصیلات آکادمیک به حساب نمی آد؛ البته از حق نباید گذشت که دو سالی میشه که نهاد کتابخانه های عمومی تنها دارندگان مدرک کتابداری رو جذب می کنه و این از شاخص ترین اقدامات جناب مختارپور و تیمشون هست.

دوم استرس کم کاملا درسته چرا که وضعیت مطالعه در کشور زیر خط فقر رو هم رد کرده و مراجعه کننده چندانی نداریم که بخواد موجب استرس بشه. درصد بالای مراجعه کنندگان به کتابخانه بچه هایی هستند که برای کنکور آماده میشن و خیلی شیک فقط به سالن مطالعه رفت و آمد دارند.

سوم امنیت بالای شغلی به دلیل نبودن رقابت در بازار کار؛ این هم درسته ولی نه کاملا؛ شکی نیست که فارغ التحصیلان کتابداری که موفق نشدند جذب کتابخانه ها شوند (البته نهاد کتابخانه ها موفق به جذب اونها نشد درست تره) و در رقابت با دوستان قابل احترام سایر رشته ها قافیه را باختند کم نیستند، ولی حقوق و مزایای پایین باعث شده رقابت در بازار کار کتابداری پایین باشه؛ همینطور مهمتر از بحث مالی شخصیت شغلی کتابداران بسیار جای تاسف داره.

چهارم ایرادی که به خود کتابداران وارده که به یقین می تونم بگم عاملی ست برای به وجود اومدن موارد فوق. آرامش بیش از حد در این حرفه جلوی هرگونه فعالیت اصولی و ایده پردازی در جهت افزایش مخاطب و مراجعه کننده رو گرفته و کتابداران رو به موجودی کرخت و سنگین تبدیل کرده. پر واضح همین مسئله احترام به شغل و حرفه و رشته کتابداری به پایین ترین حد ممکن برسه؛

نتیجه 1: کتابداران عزیز خمیازه نکشید؛

نتیجه 2: کتابداران محترم به خودتون احترام بذارید تا به شما احترام بذارن؛

نتیجه 3: سایر افراد و کتاب داران اگر علاقه ای به این حرفه و رشته ندارید لطف کنید وارد نشوید؛ مطمئن باشید این کار خیانت به فرهنگ کشور؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۱۴
جواد صیافی